اول این کپشنِ اینستاگرام رو تقدیم میکنم به بهـمنِ همیشه بهار... [کلیک] به علی و خودم تبریک میگم اومدنِ پنجمین بهمنِ عاشقی رو! :)
کاش بدونید چقدر دوست دارم دوباره وبلاگ نویسی مثلِ قبلاً ها باشه، وقتی میزدیم وبلاگ دوستان، یه لیست جدید میومد که با لذت و حوصله همش رو میخوندی. چقدر دوست دارم اینستاگرام رو کلاً حذف کنم و همه مجبور باشن برگردن به همین وبلاگ هاشون! الان چقدر از همه بی خبر موندم، که حتی نمیدونم کیا میخونن، کیا تازه اضافه شدن، بقیه کجان؟ چیکار میکنن؟ آهای کسایی که این پست رو میخونین، همینجا کامنت بذارین...
اگه به من هست، من شرایطم مهیاست، حتی حذف پستچه های اینستاگرام! باور کنید... خلاصه که من وبلاگ رو نمیدم به صد اینستا از این قبایل! :))
برمیگردم به خودمون، به خودم و آقای همیشه یآرم! :* این موجود، این آقای ته ریش دارِ بور، درست مثل روزای اولِ عاشقی، درست مثل سربازیش، اصلاً تکون نخورده! همونطوری عاشق، همونطوری جذاب، همونطوری خاص نگاه، همونطوری خوشبو و همونطور دیوانه کننده هست برام! ^_^ از عجایبِ خلقت هست ایشون... بنده هم که سوگلی و ساری گلینِ ایشون هستم دیگه خب! :)
توصیه میکنم به کسایی که تازه عقد کردن و یا میخوان عقد کنن مثل hisqueen جان (کامنتا رو باز کن تبریک بگیم!)، زیاد عقد نمونید، فــوری خونه و جهاز رو حل کنید و برید خونه مشترک. این دوران به درد نخور ترین روزهای ممکن هست! :|
مراسم "چله لیخ" یا یلدایی هم انجام شد، با تزئینات نمدیِ خودم حاویِ هندونه و انارِ عشق. النگو و فال حافظ و گل نرگس هم به جز بقیه هدیه های اختصاصی آقای یآر بود...
اینم کریسمس ما: [کلیک] و [کلیک] اون جورابه هم واسه علی جانم ساخته شده! :* ^_^ کاکتوسا هم طبق معمول واسه عشق خونه هستند.
من و همسر جان و باز هم رستوران آنا... [کلیک] و مهم تر از همه باقلوا! :)) خوشمزست خب! :دی
واسه عروسی دنبال آهنگ هستم، آهنگ دونفری، یکی رقص معمولی و یکیش هم رُمنس... پیشنهادی دارید بگید. فقط واسه رقص تکی عروس انتخاب کردم.
خرید ریزه میزه های جهاز هم شیرین هست هم سخت! از جاشمعی بگیر تا جعبه خیاطیِ خاص و اینجور چیزا... اگه پیجی تو اینستا دیدید بگید لطفاً.