آهویی دارم...
يكشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۴، ۱۱:۲۸ ب.ظ
دستمُ محکم گرفته، میگه ول نمیکنم تا برسیم دم در. بعدش میگه اصلاً آهویی دارم خوشگله، فرار کرده ز دستم رو واسه تو خوندن!
منم محکم میگیرمت فرار نکنی...
من: :))
- ۹۴/۰۷/۰۵
من و آقای یآر
عاشقانه های من و آقای یآر
بایگانی
- دی ۱۳۹۵ (۱)
- آبان ۱۳۹۵ (۱)
- مهر ۱۳۹۵ (۱)
- شهریور ۱۳۹۵ (۱)
- مرداد ۱۳۹۵ (۲)
- تیر ۱۳۹۵ (۱)
- خرداد ۱۳۹۵ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۱)
- فروردين ۱۳۹۵ (۱)
- اسفند ۱۳۹۴ (۳)
- بهمن ۱۳۹۴ (۵)
- دی ۱۳۹۴ (۲)
- آذر ۱۳۹۴ (۳)
- آبان ۱۳۹۴ (۶)
- مهر ۱۳۹۴ (۸)
- شهریور ۱۳۹۴ (۱)
- تیر ۱۳۹۴ (۲)
- خرداد ۱۳۹۴ (۷)
- دی ۱۳۹۳ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۳ (۳)
- فروردين ۱۳۹۳ (۴)
آخرین مطالب
-
۹۵/۱۰/۱۲در مسیرِ عشق!
-
۹۵/۰۸/۰۷یآر دانـه!
-
۹۵/۰۷/۲۵از فانتزی هام...
-
۹۵/۰۶/۲۴این دلِ عاشق پیشه!
-
۹۵/۰۵/۳۰مطلع باشید خوبان!
-
۹۵/۰۵/۱۴سورپرایز طور...
-
۹۵/۰۴/۲۸یک حرف از هزاران...
-
۹۵/۰۳/۱۹و یک سال بعد!
-
۹۵/۰۲/۱۹آگاه باشید!
پیوندها